کد مطلب:33499 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:152

تاریخ بشر در مجموع یک نمونه خالص است











در عالم طبیعت و در عالم انسانی هرگز نمی توان نمونه ی خالص یافت. در عرصه ی طبیعت شناسی ما همه جا با مجموعه ای از انواع عوامل و عناصر روبرو هستیم و باید بكوشیم تا به زحمت از میان این اختلاطهای حیرت افزا و سرگیجه آور، یك نمونه ی خالص را بیرون بكشیم. در عالم انسانی هم مساله از همین قرار است چرا كه تاریخ آدمیان از بیرون هدایت نمی شود. ممكن است یك فرد انسانی را محكوم به جبر بدانیم و انواع عوامل محیطی را در او موثر بشناسیم- عواملی كه او را ناخواسته و علی رغم میل و اختیارش به جانبی می كشانند. این تلقی، در مورد این فرد یا آن فرد خاص جاری و صادق است. و شاید به همین دلیل باشد كه هیچ گاه نمی توانیم از لحاظ علمی- به معنای دقیق و كامل كلمه- فردشناسی یا روانشناسی فردی خالص داشته باشیم. چرا كه هیچ گاه نمی توانیم انسانی بیابیم كه انسان خالص و بی رنگ باشد و یكسره از قید محیط و اجتماع آزاد باشد. در جوامع انسانی هر فردی كه می یابیم، از انواع عوامل محیطی بیرون از خود رنگی برگرفته است. اما مجموع آدمیان هرگز مشمول چنین حكمی نیستند. زیرا مجموع آدمیان، محیط ندارند تا آن محیط از بیرون بر آنها حكم براند. مجموع آدمیان هر كاری كه می كنند، همان است كه مقتضای طبع مجموع است. و مشمول قسر و جبر و اكراه نیست، بلكه همان است كه می تواند باشد- نه كمتر از آن و نه بیشتر از آن. به بیان دیگر اگر خداوند بار دیگر نیز انسانها را بیافریند، ایشان كمابیش همین تاریخ را خواهند داشت كه اكنون دارند. یعنی تاریخ تكرار خواهد شد. این امر نشان می دهد كه آنچه در این مجموع پدید می آید، محصول طبع و نتیجه ی فطرت و ساختمان جمعی آدمیان است. بنابراین تاریخ بهترین آزمایشگاه و نمایشگاه روان بشری است. این سخن هر اندازه كه برهانی و مدلل باشد، پذیرش آن ابتدائا با مقاومت مواجه می شود. و انسان بدوا تصور می كند كه این اعتقاد با برخی حقایق و یقینیات در تعارض است. حال آنكه چنین نیست.

[صفحه 71]


صفحه 71.